۳۰آبان
بدجور ذهنم درگیر است...
ساعتی ست تلوزیون خاموش است و من زل زده ام به سیاهی صفحه سی و دو اینچی آن و هر از چند گاهی به سقف نگاه میکنم...
نمی دانم آخر فیلم چه می شود و قرار است کارگردان چگونه ادامه اش بدهد
بدجور ذهنم درگیر است
میگذرد و به یاد صحبت دوستم می افتم که در وبلاگش می گفت...
- بدو برق اومد
- اه کنترل رو بده