ضربدر

....................با ضــــــربـــــــدر است که میتوان انسانها را شناخت ....................

ضربدر

....................با ضــــــربـــــــدر است که میتوان انسانها را شناخت ....................

پیام های کوتاه
  • ۱۱ خرداد ۹۳ , ۲۰:۰۵
    آف

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۲خرداد

 

پیوست

آقا جان اون نامه که براتون فکس شد همش تشریفات بود ولی من نمیخام برای همچین مراسمی شما رو با تشریفات دعوت کنم.

یک عمره از شما جدام یک عمره هی میگم آقا خوب شدم آدم شدم بیا،بیا توی این دلم؛ این دلم فقط جای شماست، شماهم بدون اینکه به روم بیاری با خوشحالی میای یه مدت توی دلم.

اماچند وقت میگذره و باز این قلبم زنگار میزنه وضعش نابسامون میشه و شما مجبور می شید ازین قلب زنگار زده اسباب کشی کنید و برید

آقا امشب شب مهمیه مراسم میدونی کجاست آقاجان!؟

مراسم رو گرفتم توی دلم توی قلب زنگازده ام میخواهم بیای بیای تا بازم منت بذاری روی سرم

یه اعتراف هم بکنم آقاجان ...

توی نامه اصلی اسم مراسم رو نوشته بودم شبی با امام ولی اسم مراسم درستش شبی بی گناهه میخام یه شب فقط یه شب، فقط برای تو باشم، فقط یه شب تیر به قلب شما نزنم، فقط یه شب اگه اومدید توی قلبم باز از گناهام دلتون نرنجه

نمیدونم چی بگم دلتون راضی میشه که بازم توی قبلم بیاید ولی از ته قلبم بهتون میگم  آقاجان دوستت دارم

 

منتظرم تا بیایی و چشمانم کفشهای شما بشود

قربان شما مرتضی

 

مرتضی هادوی صدر
۱۱خرداد

توبه میکنم از آن نمازهایی که برای اتصال ارتباط من با خالق،دیگران باید ارتباط با مخلوق را قطع کنند.

مرتضی هادوی صدر
۱۱خرداد

نمیدانم این بازار کجاست که همه اجناس نصف قیمت آنجاست

مرتضی هادوی صدر
۰۳خرداد

پدرت شهید شده است

و او پدر از دست داده بود

و تو غریب هستی

ولی او در خانه ی خود بود

پدرت زندانی بود و به مرگ مشکوک پرکشید

و او پدرش جلو چشمان همسایگان رفت؛ باعزت و جبروت؛

آنها برای تسلیت آتش افروختند

ما هم برای تسلیت آتش افروخته ایم

یکی آتش معصیت

و دیگری آتش عشق

مرتضی هادوی صدر
۰۳خرداد

وقتی

دختر این باشد

پدرچه خواهد بود؟!

کاش به ما بدهند درک مقام آنها را

ای امامزاده ترین  دختر...

تسلیت مارا پذیرا باش

مرتضی هادوی صدر