قبل از اینکه به یاد آبگوشت مادر بزرگت و پیاز له شده ی عمو غضنفرت بیافتی و آب از لب و لوچه ات سرازیر شود بروم سر اصل مطلب...
در جوامع بین المللی ایران وقتی می خواهند با احترام به کسی بفهمانند که این موضوع هیچ ارتباطی به شما ندارد به او میگویند : "ببخشید شما سر پیازی یا ته پیاز؟" و آن آدم از همه جا بی خبر تا بیاید فکر کند که اگر کدامش را انتخاب کند به درد موضوع می خورد و اصلا پیاز چه ارتباطی به دهه فجر دارد، می بیند بحث تمام شده و اشک همه در آمده!
***
اما درست این است که مسلمان نه تنها سر و ته پیاز نیست بلکه همه پیاز است!
مگر می شود در جامعه اش پیاز را رنگ کنند و به جای ولش کن به جای هرچیز بفروشند و او ساکت بماند
مگر می شود مسلمان باشد و از از سیر تا پیاز جامعه اش بی خبر باشد
مسلمان باید پیاز باشد نه سیب زمینی و دیگر دوستان سیب زمینی 1! که در شهرش و کشورش هرچه بشود او همچون هویج بنشیند و چیزی نگوید و بترسد که اگر چیزی بگوید شاید مثل گوجه له اش می کنند.
به همشهری اش شوالیه هنر و ادب بدهند و او همچون ماست بی خبر وساکت باشد.
در شهرش المان شهدا را تخریب کنند و به دری وری های مسئولین فقط ،گوش، دهد.
در کشورش آن نفر را تشییع کنند برای آن از دست رفته به جای فاتحه شایعه بفرستند و جمعیت را ببیند و این مسلمان دقتی نکند و نشیند حساب کند و با نگاه جامعه شناسانه نبیند آنچه را باید دید
و با نگاه عالمانه نگاهی به اطراف دنیا وآنچه درحال وقوع است ننگرد
و از همه مهم تر انرژی هسته ای که الان دویست تومن بسته ای کارش به کجا ها قرار است برسد...
و در درونش تامل نکند؛ افت ها و نداشته ها و عقب افتادن های از مسیر عشق را نبیند و نیمه شب به راحتی بخوابد و ذره ای اشک نریزد
مسلمان از درون به برون می رسد خودش پیاز ست و فضا را پیازی میکند
در آخر بدان وآگاه باش پیاز را سر هر غذایی نمی برند پس مسلمان هم قرار نیست به هرجایی سرک بکشد
و نیز بدان و آگاه باش پیاز یا نمی رود به جایی و یا اگر می رود تمام فضا را پر میکند
اشکتان همیشه پایدار
التماس دعا
....
1. برگ چغندر.خودچغندر
