ضربدر

....................با ضــــــربـــــــدر است که میتوان انسانها را شناخت ....................

ضربدر

....................با ضــــــربـــــــدر است که میتوان انسانها را شناخت ....................

پیام های کوتاه
  • ۱۱ خرداد ۹۳ , ۲۰:۰۵
    آف

تکیه بر باد

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۰ ب.ظ

چند وقت قبل پس از سالیان متمادی که از انتظارم  میگذشت شعری به ذهنم آمد

اینطرف و آنطرف در پی یک خودکار و کاغذ بودم

نیافتم

گوشیم خراب شده بود

گوشی پدرعزیزم را برداشتم

شروع کردم به تایپ کردن

چه شعری شد

از آنها که بعد هر بیتی نه هر مصرعی میگویی "هوووووووم"

.....

امروز آمدم تا شعر را در کاغذی نفیس بنویسم

.....

پدرم هیچ گاه عادت ندارد گوشیش پر باشد

.....

نتیجه داستان : انتظار دونوع است سوزاننده

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۲
مرتضی هادوی صدر

نظرات  (۵)

کاری به مطلب ندارم ولی زنده باد امید !!!!!
پاسخ:
کی هست امید ؟ از بچه هاست؟
آها! ماهواره رو می گی
۱۳ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۸ هادی سیاوش کیا
از همون شعر ها که تو فاطمیه گفتید آرزوتونه یه روز بگید؟
پاسخ:
نه از شعرهایی که ماه رمضون گفتم
۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۰ ابی فیروزه ای
چه جالب...
۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۸ محمد دارینی
مگه کجا بودید که یه کاغذ قلم پیدا نشد؟!!!!
یک نویسنده و مخصوصا شاعر همیشه باید کاغذ قلم همراش باشه.
بعله
پاسخ:
آقا شاید طرف حموم بود 
شاید طرف بیابون بود
شاید توی قطب شمال بود جوهر خودکارها یخ زده بود
و شاید
عیب نداره حاج آقا انشاالله باز هم به ذهنتون میاد از این شعرها
پاسخ:
مگه تو بیای دلداری بدی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی