ضربدر
....................با ضــــــربـــــــدر است که میتوان انسانها را شناخت ....................
ضربدر
....................با ضــــــربـــــــدر است که میتوان انسانها را شناخت ....................
خونه
از من
پل
دنبال کنندگان
۱۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
۱۱ خرداد ۹۳ , ۲۰:۱۵
ضربدرنامه
۱۱ خرداد ۹۳ , ۲۰:۰۵
آف
۲ ارديبهشت ۹۳ , ۰۶:۵۹
الهی عنایتی فرما!
۲۰ فروردين ۹۳ , ۲۱:۵۵
در جو کلاس
۱۴ فروردين ۹۳ , ۰۸:۴۶
سوختن
طبقه بندی موضوعی
طنز
(۱۰)
ضربدریات
(۴)
امام زمان
(۵)
عشق
(۶)
کار
(۳)
ابتکار
(۲)
مرگ
(۳)
توبه
(۹)
جوان
(۹)
انتقاد
(۲۳)
داستان
(۷)
شیعه ارجینال
(۱۸)
سیاسی
(۴)
جضور قلب
(۲)
درد دل
(۵)
کارجمعی
(۴)
مجموعه
(۵)
امام
(۲)
وی آی پی
(۱)
نقیضه
(۲)
خودوبلاگ بزرگ بینی
(۵)
اطلاعیه
(۵)
خدا
(۳)
فرهنگ
(۱۴)
تهاجم فرهنگی
(۱۳)
لبیک به رهبر
(۵)
خلاصه آمار
کلمات کلیدی
موج وبلاگی
انتقاد
جشنواره
مجموعه
بصائر
شهید
دماغ دیس
منا
خودوبلاگ بزرگ بینی
مخاطبان
نماز
گرانی
امام زمان(عج)
رهبر
داستان
هم دردی
حادثه منا
آبگوشت مادربزرگ
شکاف طبقاتی
پاورقی
خلیلی
حضرت معصومه
تورم
فوتبال
حریم خصوصی
کار
شهید هسته ای
جوانان
هیئت
از قم
بایگانی
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۲)
فروردين ۱۳۹۵
(۱)
اسفند ۱۳۹۴
(۲)
بهمن ۱۳۹۴
(۱)
دی ۱۳۹۴
(۱)
آذر ۱۳۹۴
(۲)
مهر ۱۳۹۴
(۳)
مرداد ۱۳۹۴
(۱)
تیر ۱۳۹۴
(۴)
خرداد ۱۳۹۴
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۴
(۴)
فروردين ۱۳۹۴
(۷)
بهمن ۱۳۹۳
(۷)
دی ۱۳۹۳
(۲)
آبان ۱۳۹۳
(۲)
مهر ۱۳۹۳
(۱۰)
شهریور ۱۳۹۳
(۳)
مرداد ۱۳۹۳
(۸)
تیر ۱۳۹۳
(۸)
خرداد ۱۳۹۳
(۵)
ارديبهشت ۱۳۹۳
(۷)
فروردين ۱۳۹۳
(۱۱)
اسفند ۱۳۹۲
(۶)
بهمن ۱۳۹۲
(۲۴)
دی ۱۳۹۲
(۱)
پیوندها
از خارک
پاورقی
محمد (دیفال سابق)
علی (مثبت منفی)
محسن(کوره پز خونه)
سید جلیل
فرجاد (سیاه سفید)
پشت جلد
هادی(سرگذر)
ایمان(بی پایان)
نان و آب و درد (رضا حاج حسینی)
مخاطبین بی بخار
يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ب.ظ
یعنی یکی نباید بگه ادامه داستان من و بادوم زمینی چی شد نه واقعا نباید بگه؟؟
۲
۰
۹۳/۰۴/۲۹
مرتضی هادوی صدر
نظرات
(۱۰)
۰۴ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۵
محمد دارینی
معرکه بود
کو ادامش؟
۰۳ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۹
ابی فیروزه ای
من میدونم اخرش چی میشه...
پاسخ:
اه جدی بگو بدونم چجوری تمومش کنم
۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۳۵
مهیار مهدوی
سلام
هرچند خودم خیلی برام خوشایند نیست این سبک نظر دادن ولی دعوتید به چند خط سیاه قلم
یا حق
پاسخ:
خوب یه جور دیگه دعوت کن
مثلا چند سطر با خودکر قرمز
۳۱ تیر ۹۳ ، ۰۱:۱۶
حسین شاد
تازه ترین حرف حسین شاد در سینمای وبلاگ نویسی ...***کمه***
kameh.blog.ir
پاسخ:
حسین خوش اوومدی
۳۱ تیر ۹۳ ، ۰۰:۴۴
علی
فکر کنم آخرش بادوم زمینی رو خوردی
پاسخ:
علی داداشی شما؟
۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۳:۴۱
یک بصائری
ادامه داستان شما و بادوم زمینی چی شد؟
پاسخ:
دیگه دارم به فکر ادامه دادنش میفتم
۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۱۵
سیدجلیل عربشاهی
چی شده؟ بادوم زمینی؟
پاسخ:
ببین با کیا اومدیم سیزده بدر
۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۲
هادی سیاوش کیا
کدوم داستان؟
پاسخ:
عنوان مطلب را دوباره بخوون
۳۰ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۲
حمید اسماعیل زاده
آفرین عجب متن فوق العادهای!!!
پاسخ:
خواهش میکنم
۳۰ تیر ۹۳ ، ۰۴:۱۷
محمد دارینی
اینجاست که شما باید به جذاب شدن داستانت فکر کنی!!!!!!!!!
نه انصافا دور از شوخی داستان خوبی بود ولی یه کم زود از یادها رفت
پاسخ:
آخر جذاب بود یا نبود؟
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!